اولین زنگ دین و زندگی سال نود و یک


دبیرستان من

اولین زنگ دین و زندگی سال نود و یک

دوم مهر: خانم ف معلم دین و زندگی ما، بعد از معرفی خوشون از مدرسه هایی که درس می دادند، گفتند؛ راه شایستگان، فضیلت و قبلا هم هدی درس می دادند. ایشون گفتند: هر سالی که معلم یه جایی بودم، میانگین معدل دین و زندگی بچه ها بالای 19/5 بود. نام خانوادگی شون هم ماجرا داشت؛ ایشون و خواهر و یکی از برادرانشون حرف سوم فامیلی شون با حـ بود و بقیه خانواده با هـ...

وقتی که من خودم رو معرفی کردم، خانم ف گفتند: قاف رو یادم میمونه! من هم گفتم: چرا؟ رو چه نشونه ای؟ ایشون هم گفتند: خوشگله، پر انرژیه، موهاشو شونه کرده!!! (توضیح مورد آخر: اون روز شونه ام گم شده بود!) بحث از نیستی و هستی به مرجع تقلید و آهنگ و رقص رسید. یکی از سوال های جدی ما این بود: چی می شد هیچ چی نبود؟!یکی از دوستان عزیز ما هم گفتند: خدا حوصلش سر رفته بود، ما رو خلق کرد!!! خانم ف گفتند: استغفرا...!بحث آهنگ بود که گفتند: من سه تا بچه دارم، نه امّلند، نه غیر مذهبی اند، نه خشکند، نه از زندگی شون عقب افتادند. خودشون وقتی یه تبلیغی آهنگ داره، صدای تلویزیون رو کم می کنند. پسر کوچیکم شاید خیلی دلش بخواد ولی خودش صداشو کم می کنه. اینقدرم سرحال، باهوش



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در برچسب:,ساعت توسط بچه مدرسه ای| |


Power By: LoxBlog.Com